شعر ولادت امام حسین (ع)

اَبرَم و بارِشِ بی پروایَم
موجم و همسفر دریایم

مثل خورشیدِ کویری خشکم
مثل مهتابِ شبِ صحرایم

شعر ولادت حضرت ابالفضل (ع)

دارم به لب همچون رطب نام تو را ای مه جبین
بسکه ادب میر عرب داری تو از ام البنین

امشب رسیدم محضرت شاید تو را پیدا کنم
شاید کمی اذنم دهی با تو کمی نجوا کنم

شعر ولادت امام حسین (ع)

چه زیباست اشک سحر داشتن
خدا را فقط در نظر داشتن
به سمت حرم بال و پر داشتن
هوای زیارت به سر داشتن
خوشا آن دلی که هوایی شود

شعر ولادت امام حسین (ع)

گفتم حسین و میل پریدن شروع شد

در سینه ام,دوباره, تپیدن شروع شد

 

واژه به حد وصف تو شرمنده ام که نیست

اما تو خواستی و دمیدن شروع شد

شعر ولادت امام حسین (ع)

روزِ اَلَست , روزِ ازل , لحظه های عشق
روزی که آفریده شد عالم برای عشق

روزی که آفرینشِ گیتی تمام شد
آغاز شد به دستِ خدا ماجرای عشق

شعر مناجات امام زمان (عج)

آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی
از جاده های روشن فردا بیایی

دوری تو بغضی نشانده در گلویم
ای کاش میشد یا بمیرم یا بیایی

شعر حرکت کاروان از مدینه

صدای بانگ جرس , کاروان مهیّا شد
دل تمام عوالم گرفت و غوغا شد

حسین فاطمه راهی کربلا شده و…
دو چشمِ زینب کبری , شبیه دریا شد

شعر مناجات امام زمان (عج)

به هستی ام نفسی داده هست, می آید
کسی اگرچه به او دل نبست , می آید

دوباره ندبه بخوان ,باز حرف تازه بزن
بگو کسی که عزیز من است , می آید

شعر _‌عید مبعث

ای منتهی رحمت والا محمد
ای جلوه ی لطف خدابر ما محمد
ماذره و خورشید بی همتا محمد
مابنده هستیم و فقط آقا, محمد

شعر روضه حضرت موسی ابن جعفر (ع)

کُنجِ نَمورِ این قفسِ غم فزا بس است
خو با بلا گرفته ام اما بلا بس است

قلبم گرفته باز , جگر گوشه ام کجاست
این روزِ آخری غمِ هجرِ رضا بس است

شعر روضه حضرت موسی ابن جعفر (ع)

بر روی تخته بود ولی پیرهن که داشت
هنگام دفن , پیکر پاکش کفن که داشت
از بس که زَجرِ دوره زندان کشیده بود.
پیکر نمانده بود, ولی نیمه تن که داشت

آقا برای بوسه دختر دهن که داشت…

رسول ملکی

شعر دوبیتی روضه حضرت موسی ابن جعفر (ع)

بر روی تخته ای بدنش را گرفته اند
حمال ها به دوش, تنش را گرفته اند

باچشم پر ز اشک تمام ملایکه
بر سینه داغ سوختنش را گرفته اند

رسول ملکی

دکمه بازگشت به بالا