چه کنم تا لبِ تو نالهی بابا نَکِشد
صبر کن صبر که اشکم به تماشا نَکِشد
نجمه دنبالِ تو از خمیه دوید اما حیف
تا زدی ناله عمو زود رسید اما حیف
چه کنم تا لبِ تو نالهی بابا نَکِشد
صبر کن صبر که اشکم به تماشا نَکِشد
نجمه دنبالِ تو از خمیه دوید اما حیف
تا زدی ناله عمو زود رسید اما حیف
هم پَریشانِ حُسینم هم پَریشانِ حسن
ای بِقُربانِ حسین و ای بِقُربانِ حسن
روزِ اول مادرم چشمانِ من را نذر کرد
این یکی آنِ حسین و آنِ یکی آنِ حسن
به روی سینهیِ سوزانِ عمویش اُفتاد
ته گودال عمو بود به رویَش اُفتاد
سینه بر سینهی او داشت حرامی آمد
تا جدایش بکند کار به مویَش اُفتاد
تمامِ ماهِ محرم کران کران حسن است
حسن حسین شده پس”حسین جان”حسن است
حسن حسین شده تا حسین جلوه کُنَد
اگر حسین شنیدی بدان که آن حسن است
زحمتِ زائرِ نوازیهایِ او را از قدیم
هزار شُکر چشمِ من پُر آب شد حسین جان
دلم برایِ داغِ تو مُذاب شد حسین جان
سحاب رحمتی و ما به زیرِ بارش توایم
که بندگیِ ما از این سحاب شد حسینجان
ما نیافتادیم شُکرت از قلم ای جان حسین
باز میگوییم هردَم دَم به دَم ای جان حسین
مادرت فریاد میزد یابُنَیَ….سوختیم
آذریها تا که گفتند از حرم ای جان حسین
با نام بلند او نوشتیم
از زلفِ کمند او نوشتیم
تلخیم ولی شکر فروشیم
تا از لبِ قند او نوشتیم
هو میکشیم نامِ علی را بیاورند
دیوانههای دامِ علی را بیاورند
میخانه زیر و رو شود از نعرههای مان
یک دُور اگر که جام علی را بیاورند
اینکه از دستِ پیمبر دستِ او بالاست کیست
اینکه جمعش با نبی یک شعرِ بی همتاست کیست
اینکه در پایِ تنورِ خانهاش زهراست کیست
اینکه در قابِ خدا تصویرِ او تنهاست کیست
غمخوارِ کربلا غم عالم نمیخورد
دنیایِ بی حسین به دردم نمیخورد
هرکس که خورد نان تو جایی نمیرود
هرکس که خورد داغِ تو را غم نمیخورد