الحق ملیکه ی همه عالم رقیه است
الحق دلیل ریزش اشکم رقیه است
زمزم نشد درست ز پاهای اسمعیل
با من بگو که خالق زمزم رقیه است
طی میکنم راهی که تو ترسیم کردی
قلب مرا از عاقبت پر بیم کردی
تنها نخوردی سیب خوش بوی حرم را
شکر خدا این سیب را صد نیم کردی
ما روضه دار حضرت خیرالنسا شدیم
در روضه های حضرت مادر فدا شدیم
شکر خدا که نان حسنیه می خوریم
شکر خدا که از همه عالم رها شدیم
همه ی رحمت حق را به گدا بخشیدند
به گدایان شما دست دعا بخشیدند
نفسم تنگ شد از جرم و خطا و نیرنگ
تا که رفتم به حریم تو هوا بخشیدند
حضرت زهرا خودش آئینه دار زینب است
حضرت زهرا همیشه بی قرار زینب است
تیغ در دستش ندیده هیچ کس در عالمین
چون که عباس دلاور ذوالفقار زینب است
از دست تو مسمار, دلم خیر ندیده
از این در و دیوار دلم خیر ندیده
افتاده غم عشق غم همسر مظلوم
بر دوش من زار , دلم خیر ندیده
از دست تو مسمار, دلم خیر ندیده
از این در و دیوار دلم خیر ندیده
افتاده غم عشق غم همسر مظلوم
بر دوش من زار , دلم خیر ندیده
بابا ببین که گوش مرا هم دریده اند
اینها ز زلف یار چرا دل بریده اند
در ظهر عشق ز فرط جفا مرا
از موی سر به پای شما می کشیده اند
گرمای عشق تو به دلم چنگ می زند
یک نانجیب بد به سرت سنگ می زند
نقاش عشق به بالای نیزه ها
با رنگ سرخ به رگت رنگ می زند
پیراهن سیاه مرا جستجو کنید
اینبار هم به پرچم ارباب خو کنید
تا اشک ما بشود مثل فاطمه
خاک و غبار کرببلا در سبو کنید
عرفه روضه زینب چقَدَر می چسبد
عرفه دیده ی بارانی و تر می چسبد
عرفه بال بگیرم ز دم روضه ی تو
بزنم تا حرم پاک تو پر می چسبد
بس کنحسین ناله ی تو بی نتیجه است
بس کنحسین نیزه درون جگر شده
بس کنحسین خواهر تو مرده از غمت
بس کنحسین نیزه درون کمر شده