اومدم برا لبت دعا کنم
تو خرابه ها خدا خدا کنم
نوه فاطمه هستم اومدم
روزگار یزید و سیا کنم

لاله در باغ خزان

لاله در باغ خزان, برگ و برش کم می شد
شمع ویرانه فروغ سحرش کم می شد

پلک بی حوصله اش خواست بخوابد, ای کاش
اندکی هلهله ی دور و برش کم می شد

محرم تموم شد

 

 

یه فکری برای
وصالم کن ارباب
اگه کم‌گذاشتم
حلالم کن ارباب

عبدالحسین

از سرور هر دو عالم نزد ما غم بهتر است
گریه بر تو از نماز نیمه شب هم بهتر است

واقعا اشک براى روضه چیز دیگرى است
در سلوک ما فرات از آب زمزم بهتر است

رزق محرم

کریمی و گدایت میکند مهمان دو عالم را
تهی دست فقیرت دیده ام دستان حاتم را

ضریح تو زمان معجزاتت مات خواهد کرد
شبى موسى بن عمران را , شبى عیسى بن مریم را

شعر مدح امام رضا (ع)

تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما
در مسیر طوس آهوی بیابانیم ما
پشت سقاخانه ات دنبال درمانیم ما
سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما

شیخ الائمه…

آقاى بى کسى که غم ارثیه داشته
اُنسى به داغِ مادرِ اِنسیه داشته
کنج اتاقِ خویش حسینیه داشته
با اهل خانه مجلسِ مرثیه داشته

شعر مناجات با خدا

در سحر چشم که گریان بشود خوب تر است
سائلت پاره گریبان بشود خوب تر است

گرچه موسی ست مناجاتی طور تو ولی
گر خدا همدم چوپان بشود خوب تر است

شعر ولادت امام رضا(ع)

تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما

در مسیر طوس آهوی بیابانیم ما

پشت سقاخانه ات دنبال درمانیم ما

سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما

شعر شهدای مدافعان حرم

دفعه آخرى یجور دیگه بود
هی دو سه بار مادرشو بغل کرد
گفت به خدا سپردمت , دلم ریخت
ساکشو بست… دخترشو بغل کرد

شعر مناجات با خدا

دامنم آلوده شد گرچه ز دنیا دوستى

جان به قربانت که بخشیدى مرا با دوستى

 

ناسپاسم, ناپسندم, نارفیقم, یا رفیق

از تو امّا من ندیدم چیزى اِلّا دوستى

 

شعر مناجات با خدا

اگر بناست رحمت کسی به ما کمک کند

خدا کند که زودتر خود خدا کمک کند

 

ضیافت کریم ها که بی گدا نمی شود

کرم کن و بگو کسی به این گدا کمک کند

دکمه بازگشت به بالا