مسیر روضه

تنت وقتی که در تشییع با در ربط پیدا کرد
مسیر روضه از اول به مادر ربط پیدا کرد

تو را برروی تخته پاره ای تشییع کردند و
به نوعی روضه با تابوت کوثر ربط پیدا کرد

یابن الزهرا(س)

تازیانه ضربه اش برای گونه مُهلک است
مُهلک است اگر به دست سِندی ابن شاهک است

جز سکوت فاطمیِّ تو که کرده عاجزش
ذکر یا علی علی برای او مُحرّک است

یا موسی بن جعفر

احساس می کردم که درخاک خراسانم
در مِلک طِلق اهل بیتم توی ایرانم

روی لبم هم ذکر یا موسی بن جعفر بود
هم یا جواد العشق بود و هم رضا جانم

غم آمده ست

غم آمده ست رفیقی رسیده پیش رفیقی
چه با مرام طبیبی عجب رفیق شفیقی

سیاه چال هم از او تو را دمی نگرفته
صعود کرده به پایین هلا چه طیِّ طریقی

عمه ی سادات

نثار روح چنان کوه عمه ی سادات
در ابتدای غزل فاتحه مع الصلوات

برای اینکه شود جاودانه در تاریخ
گذاشت در وسط کربلا دو تا مرآت

دست یداللهی

از آستین چو دست دعا درمی آورد
صد جور راهکار شفا درمی آورد

بر روی منبری که علی حرف می زند
عالم به جای حرف صدا درمی آورد

خاک نجف

به دور انداختم تا عقل دور اندیش را اینجا
گرفت از قلب من خاک نجف تشویش را اینجا

به خوشبختی شود معروف بین خلق در محشر
به بدبختی کسی که می رساند خویش را اینجا

به احترام علی

به احترام علی صبح، آفتاب شکفت
شب از نگاه علی بود ماهتاب شکفت

برای دیدن او غنچه ی گل سر راه
خلاف رشد طبیعیش با شتاب شکفت

قال الباقر

باطنش هر لحظه در روی محمّد ظاهر است
در امام غایب این عصر،علمش حاضر است

مادر از نسل حسن،بابایش از نسل حسین
خلقتی اینگونه در بین خلایق نادر است

ردِّ پایت

آمدی در خاک ایران،خاک ایران سبز شد

از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد

ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار

هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد

جبین روضه

درحسینیه ی جبین روضه است
خط به خط گریه، چین به چین روضه است

آسمان گریه کرده بالأخره
هرشبی راکه در زمین روضه است

کریم ابن الکریم

اول برایت ساختم یک مشهد فرضی
یک صحن با ده ها رواق و مرقد فرضی

هستی کریم و درخیالم رفت بالاتر
از حد معمولی خود آن گنبد فرضی

دکمه بازگشت به بالا