یا اخا ادرک اخا

بر حسینت دیده وا کن ای علمدار حرم
آمدم در علقمه تا که تو را خیمه برم

ای برادر چشم خود بگشا ببین تنها شدم
پاشو از جا ای همه پشت و پناه و لشکرم

یا قاسم ابن الحسن

می رسد لحظه رها شدنت
می رسد لحظه مصاف به تو
ای کلام تو ذوالفقار علی
که رسیده ست بی غلاف به تو

یا حسین(ع)

آمده جبران کند حر پشیمانت حسین
آخرین جا مانده را فورا بخر جان حسین

عاقبت با این همه گردن کشی و اشتباه
سوی تو برگشته این عبد گریزان حسین

ذکر ارض و سما

دم به دم ذکر ما حسین و حسن
ذکر ارض و سما حسین و حسن

شافع روز حشر و بر عالم
رهبر و مقتدا حسین و حسن

مولای من

درد و دل های من فروان است
بگذریم از شما چه پنهان است
پیش تو هر کسی که مهمان است
درد هایش نگفته درمان است

با رضای تو به دامان رضا افتادم

تا که از لغزش بسیار ز پا افتادم
با رضای تو به دامان رضا افتادم

از ولی نعمت خود این‌ همه غافل بودم
باز اما به مسیر شهدا افتادم

مدالِ نوکریِ آلِ حیدر

خدا ز لطف و کرامت بر این دَرَم بخشید
مدالِ نوکریِ آلِ حیدرم بخشید

به عشق رویِ تو اصلا سرشت آب و گلم
میان دستِ تو افتاد این عنانِ دلم

لشگرش افتاد

جگرش سوخت لشگرش افتاد
آی مردم برادرش افتاد

فرق او ریخت هی سرش افتاد
بغلش کرد پیکرش افتاد

بی تو هزار ذکر و‌ دعا بی‌اجابت است
آری که اصل راز اجابت ولایت است

تنها تویی امام هدایت امام عصر
جز تو‌ هر آن‌که هست امام ضلالت است

زیر مرکب شد

روزه اش را سنان شکست آخر
نیزه ای را به جای خرما خورد

سرش از نیزه ای زمین خورد و
بدنش هم سه روز گرما خورد

الهی العفو

دوری از آغوش تو جز دردسر چیزی نداشت
جاده ی بی عشق تو غیر از خطر چیزی نداشت

لذت عصیان گذشت و ذلت آن مانده است
معصیت جز بار حسرت بیشتر چیزی نداشت

سقای کربلا

چگونه وصف کنم یک جهان شجاعت را
چگونه نقش زنم چشمه ی عبادت را
چگونه ثبت کنم لحظه های طاعت را
چگونه رسم کنم راه رسم غیرت را

دکمه بازگشت به بالا