یا زهرا(س)

تخته سنگی بوده ام یک روز بین کوهها
در دل یک معدن تاریک با اندوهها

زندگی میکردم اما آه ، از این زندگی
سنگها هم داشتند اکراه ، از این زندگی

زهرا مگیر از حرمم آفتاب را

زهرا مگیر از حرمم آفتاب را
بر چهره ات مبند عزیزم نقاب را

شرمنده ام که پای غریبی مرتضی
کردی تحمل این همه رنج و عذاب را

روزگار بی وفا

آی چه روزگار بی وفائیه
مردمش یه لحظه تغییر میکنن
مزد پیغمبرو اینجوری میدن
با کتک دخترش و پیر میکنن

زهرا بمان

زهرا بمان در خانه بالاجبار حتی
ما را ببین با چشم های تار حتی

هر دم دعای مغفرت را خوانده ای شد
مشغول استغفار ، استغفار حتی

نام تو را نوشتم و دفتر شکسته شد

نام تو را نوشتم و دفتر شکسته شد
جوهر کبود شد، گل پرپر شکسته شد

آتش گرفت خانه و کاشانه، در شکست
با آن، غرور فاتح خیبر شکسته شد

بسم رب النور

بسم رب النور ، باید از زنی والا نوشت
باید از رمز وجود عالمِ بالا نوشت

شکر حق نام مرا از لطف خود ربِ جلی
در میان خادمان حضرت زهرا نوشت

تمامِ هستِ علی

امشب تمامِ هستِ علی بندِ یک دم است
هر قدر اگر بگویم از این بیکسی کم است
این بغضِ بی صدایِ نهان در پسِ گلو …
آهی به وسعتِ همه آفاقِ عالم است

یا زهرا(س)

از دعای فاطمه عیسی مسیحا دم شده است
زیر پای هاجر و طفلش زمین زمزم شده است

از دعای فاطمه برگشت نور دیده اش
پیرُهن بر چشم یعقوب نبی مرهم شده است

مدینه جای ماندن نیست

اگرچه وقت رفتن نیست ، مدینه جای ماندن نیست
کسی فکر من اصلاً نیست ، مدینه جای ماندن نیست

مدینه تا پیمبر بود ، با یک گل معطر بود
دگر آن گل به گلشن نیست ، مدینه جای ماندن نیست

با ولایت از ازل پیمان محکم بسته است

او‌ که قبل از خلقتش ، شد آزموده فاطمه ست
عالم هستی وجودش از وجودِ فاطمه ست

با ولایت از ازل پیمان محکم بسته است
خانه ی امنِ ولایت بر عمودِ فاطمه ست

غرق نور است خانه‌ی مولا

غرق نور است خانه‌ی مولا
بی‌قرار است همسر زهرا
شوق دیدار دختر اول
جلوه‌ی آیه های اعطینا

عصمت الله المعظم زینب است

عصمت الله المعظم زینب است
بر سما نور مسلم زینب است
بر حسن عشق مجسم زینب است
الگوی حوا و مریم زینب است
نبض آدم روح خاتم زینب است
«بانی ماه محرم زینب است»

دکمه بازگشت به بالا