یا علی! جانم فدای جانِ تو
میهمانم از ازل ، بر خوانِ تو
گاه ، میثم میشوم در خاطرم
سر به دار ، امّا ستایشخوانِ تو
یا علی! جانم فدای جانِ تو
میهمانم از ازل ، بر خوانِ تو
گاه ، میثم میشوم در خاطرم
سر به دار ، امّا ستایشخوانِ تو
مینویسم ایدل و دلدار، ممنونم حسین
اینکه بر سوگ توام بیمار، ممنونم حسین
من غباری بودم و مهر تو دستم را گرفت
پر کشیدم تا حریم یار ، ممنونم حسین
سیر مسیر عشق شور و حال می خواهد
معشوق حتما عاشق فعال می خواهد
عشق زبانی حاصلش اصلاتقرب نیست
حاجی شدن زنجیره اعمال می خواهد
خیلی خوبه که گرفتار توام
هر شب جمعه عزادار توام
وعده بهشت و جنت نمیخوام
من همین دنیا بدهکار توام
تو ترحم نکنی پس که ترحم بکند
توتبسم نکنی پس که تبسم بکند
پشت هم جرم و خطاهای من بی سرو پا
آتش معصیتم را پر هیزم بکند
حال مناجاتی ندارم بسکه بد کردم
راه خودم راباخدای خویش سد کردم
یکسال دنبال خطاهای خودم بودم
یک ماه تنها ، زندگی ام را رصد کردم!
رمضان آمد و مهمان تو خواب است، خدایا
وقت دیدار، به دنبال ثواب است، خدایا
نیست ساقی و زمین یک دلِ آباد ندارد
حال مردان خرابات، خراب است، خدایا
بیچاره ام، دل خسته ام، زارم، نزارم
باز آمدم چون ابر بارانی ببارم
قلب سیاه و چشم خشک آورده ام من
اشکم نمی آید، گره خورده به کارم
چشیدم در حریمت طعم عشق لایزالی را
کشیدم در غل وزنجیر،نفس لا ابالی را
خداوندا به شوق بارش باران الطافت
تحمل کرده ام این سالهای خشکسالی را
“دوستت دارم”همین جمله خدا..ارزانی ات
باز هم دعوت نمودی،آمدم مهمانی ات
از تضّرع بهره ای اصلاً ندارم یا کریم..
گریه را یادم بده تا ڪه شوم بارانی ات
فرخنده طلوعی که بشارت به جهان است
از عطرِ دل انگیزِ هلالِ رمضان است
آغوشِ پُر از مِهرِ خدا بر همه باز است
از عرش ندا آمده این ماهِ امان است
بیشتر گریه تسلای دل سوزان است…
چون بیابان که نیازش به نم باران است
میکده باز شد و زود دویدم داخل
گفته ساقی سه دهه نوبت سرمستان است..