شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر روضه حضرت زهرا(س)

خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد
خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد

مادرم او را گرفت و تازیانه پشت هم,
هی فرود آمد, ولی دستان مادر وا نشد

شعر روضه حضرت زهرا(س)

اون روزی که خونمونو در زدن
ریشه جونمو با تبر زدن
همه گفتن چقد عاشق همین
اخرش زندگیمو نظر زدن

شعر مناجات و روضه حضرت زهرا(س)

سائلم بر سفره اى که سفره دارش فاطمه است
هرکه مى آید کنار آن کنارش فاطمه است

معنى خیر کثیر این است, اگر لطف خدا
بر زمین جارى است قطعاً آبشارش فاطمه است

شعر روضه حضرت زهرا(س)

در اولین دیدار فکرش را نمی کرد
زهرا شود بیمار؟ فکرش را نمی کرد

حتی خود زهرا که می بیند علی را
با دیدگانی تار فکرش را نمی کرد

شعر روضه حضرت زهرا(س)

آمدم در را ببندم رو به زینب (س) دیر شد
خواهرم خاکستر در را ندیده…, پیر شد

رو به حیدر حلقه کفر و طنابی دور دست
رشته صبر از همان جا بر دلش زنجیر شد

شعر روضه حضرت زهرا(س)

نیت نمودی خویش را بر یار بسپاری
جان را به جانان با تن تب‌دار بسپاری

باید که مرهم روی زخم خویش بگذاری
سردرد خود را دست این دستار بسپاری

دوبیتی شهادت حضرت زهرا (س)

از داغِ محسن این شده حالم که همسرم

با دیدنم چو آینه مبهوت می شود

آن تخته ای که قسمت گهواره اش نشد

امشب برای فاطمه تابوت می شود

حسن لطفی

شعر شام غریبان حضرت زهرا (س)

اسماء بریز آب که قلبم مذاب شد
این مرد از خجالتِ این چهره آب شد
اسماء بریز آب که آتش گرفته ام
دیدی چگونه خانه من هم خراب شد

شعر شهادت حضرت زهرا (س)

« روضه عبدالله ابن الحسن علیه السلام »

هوایِ دخترکی را برادرش دارد
که خیره‌خیره نگاهی به مادرش دارد

شبیهِ طفلِ یتیمی که مادرش مُرده
نگاهِ ملتمسی بر برادرش دارد

مناجات با امام زمان عج در فاطمیه

روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند
ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند

من کمی سختی که می بینم شکایت می کنم
آدم عاقل ولی اول تفکر می کند

شعر شهادت حضرت زهرا (س)

نگاهِ مُبهَمی امشب به آسمان داری
خدا به خیر کند نیتی نهان داری

چه دیده ای که شدی سیر از من و بابا
که قصدِ شعله کشیدن به باغمان داری

شعر مدح و مرثیه حضرت زهرا (س)

گل های عالم را معطر کرده بویت
ای آن که می گردد زمین در جست و جویت

یادش بخیر آن روزها ریحان به ریحان
می چید پیغمبر بهشت از رنگ و بویت

دکمه بازگشت به بالا