شعر مدح

شعر ولادت ولی عصر عج

کشیده از همان آغاز نرجس انتظارش را
نه چندین روز و شب, نه ماه خالص انتظارش را

ولایت گر که شد معیار و روضه گر که شد مقیاس
برای شیعیان کردند شاخص انتظارش را

شعر ولادت حضرت صاحب الزمان عج

عشق رختیست که بر قامت جان دوخته ایم
این متاعی است که جان داده و نفروخته ایم

ترس از فقر ونداری دو جهان در ما نیست
عشق رزقیست که تا آخرت اندوخته ایم

شعر مدح و ولادت امام زمان عج

به کام خلق نشاطی که میدهد رطبش
هزار سال دگر هم نمی رود طربش

طبابتی ست برای طبیب ما که هنوز
نرفته هیچ مریضی به جانب مطبش

صدای فرج

تو آمدی برکت ها در این جهان آمد
به برکت تو برای جهان امان آمد
به چشم روشنی ات ماه آسمان آمد
شعاع نور تو از روم باستان آمد

یعنی می آید

کی میشود دنیا خدایا پاک و نورانی
خسته شدم دیگر از این دنیای ظلمانی

شب تا سحر را سوختم من عین پروانه‌
خیرات شد خاکسترم مانند قربانی

صد حیف

یا حضرت مهدی کم ما و کرم تو
رخست ٬ که بیاییم بزیر علم تو
ما منتظران ٬ منتظر پا قدم تو

عبد آلوده

غفلت از راه تو بی یار شدن هم دارد
غرق در درهم و دینار شدن هم دارد
خواب شهوانی ما عار شدن هم دارد
“غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
از شما دور شدن زار شدن هم دارد”

شعر ولادت حضرت مهدی عج

الا طراوت سر سبز بوستان دلم
شکوه بی مثل اوج آسمان دلم

قلم به دست من امشب عجیب میلرزد
و بند آمده پیش شما زبان دلم

شعر مدح و مناجات امام زمان عج

چشم هایم همیشه بارانیست
حال دریا همیشه طوفانیست

چند بیتى ز حال خود گویم
که فقط حیرت است و حیرانیست

شعر ولات حضرت مهدی عج

صدای پای کسی از بهشت می آید
خدای عاطفه و سرنوشت می آید
و عطر یاس حسینی سرشت می آید
کسی که ناحیه ها را نوشت می آید

آفتابِ ابر ها

ما بنده ایم و اختیار از خود نداریم

جز آنکه سر بر خاک پای تو گذاریم

ما را گدای کوی دلبر خلق کردند

ما با گدای تو شدن سرمایه داریم

شعر ولادت حضرت علی اکبر (ع)

بنویسید به بالینِ همه باباها…
یک پسر , خوب تر است از همه ی دنیاها…

بنویسید به روی سَرِ هر مجنونی ,
سهمِ او خونِ دل است از شَعَفِ لیلاها

دکمه بازگشت به بالا