اشعار روضه

شعر مرثیه امیرالمومنین (ع)

مرگ خود را اگر این گونه تمنا دارد
سالیانی‌ست که در دل غم زهرا دارد

روضهٔ فاطمه یک روضهٔ معمولی نیست
شرح دوران غریبی‌ست که مولا دارد

شعر روضه امیرالمومنین (ع)

خلاصه رفت علی و دوباره زینب ماند
به آسمان حسینش ستاره زینب ماند
گذشت آن شب تدفین گذشت آن جا که
به اشکهای حسن در نظاره زینب ماند

شعر روضه امیرالمومنین (ع)

نرو  که مردم  کوفه  به فکر آزارند
که از اذیت و از بغض و کینه سرشارند

تو میروی چه کنم با اهالی این شهر
پس از تو حرمت مارا نگه نمی دارند

شعر روضه امیرالمومنین (ع)

جاى ناله زدن آماده کنید
تابوتى برا من آماده کنید
فاطمه منتظره باید برم
زود برید یک کفن آماده کنید

شعر روضه حضرت علی(ع) زبان حال حضرت زینب (س) و حضرت عباس(ع)

چشم هایِ به رنگِ خونَت را
بر پرستارِ خود کمی وا کُن
دلِ من شور می زند بابا
گریه های مرا تماشا کُن

شعر روضه حضرت علی (ع)

آه … ای کوفه ببین مولای من جان بر لب است
از فراق و دوری زهرا چگونه در تب است…

آه … ای کوفه ببین این دختر دردانه را…
خوب یادت باشد این ناموس حیدر , زینب است

پوریا باقری

شعر روضه بستر امیرالمومنین ع

(زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها)

در دلم آتشی از داغِ تو بر پا شده است
بیشتر از سرِ ِ شب زخمِ سَرَت وا شده است
لخته خون بسته ببین چادرِ مادر امشب
قامتت سرخ شده , قامتِ من تا شده است

شعر غزال روضه ضربت امیرالمؤمنین

ﻋﻠﯽ از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد

ﺧﺒﺮ زﺧﻢ ﺳﺮش ورد زﺑﺎن ﻫﺎ اﻓﺘﺎد

آﺳﻤﺎن ﻫﺎ ﻟﺮزﯾﺪ

ﻧﺎﮔﻬﺎن وﻟﻮﻟﻪ در ﻋﺮش ﻣﻌﻠﯽ اﻓﺘﺎد

شعر مناجات با امام زمان(عج) روضه حضرت رقیه(س)

کی می کُشد ما را فراق یار, آقا
کی می شوم لایق به یک دیدار ,آقا

هر دفعه قلبت را به یک شیوه شکستم
اما تو بخشیدی مرا هربار, آقا

شعر مناجات و روضه سیدالشهدا (ع)

قول خوب است  قول مردانه
قول هایی   شبیه افسانه
نه فقط قول  عزم جانانه
پای تو سوختن  چو پروانه

شعر روضه حضرت رقیه (س)

من از گرسنگی مثِ
یه تیکه استخون شدم
وقتی سرت رو نیزه رفت
من دیگه نصف جون شدم

شعر روضه حضرت رقیه(س)

گوش کن تا دردهایم را بگویم بیشتر
گیسوان غرق خونت را… ببویم بیشتر

در بیابان بودم و ترسیده بودم بارها
هر قدر از پشت سر,از روبرویم بیشتر

دکمه بازگشت به بالا