اشعار ماه محرم

جنت الحسین(ع)

از چشم‌ گریه مانَد و از گریه عزتش
از جام باده مانَد و از باده لذتش

فرمود امام صادق ما روضه جنت است
دنیا جهنم است برو سمت جنتش

دور از تو آشوبه

هر روز من دور از تو آشوبه
هر روزِ من بی تو پر از درده
کاری بکن که پای لرزونم
به سمت خونه ی تو برگرده

مولای من

محرمی که نباشی در آن محرم نیست
بدون تو ضربان زمین منظم نیست

چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست

سلام بر حسین(ع)

ای سر ، سر بریده ی بر نیزه ها سوار
خورشید گونه برده سران را به یک مدار

از خون تو به سر زده تا عرش هر چه هست
حتی خدا به داغ تو گردیده سوگوار

غلام حسینم من

نوشته اند مرا نوکر و غلام ازاول
سپرده اند به تو حضرت امام از اول

زده به طالع خود مُهری از جنون مداوم
کسی که وا کند از تربت تو کام ازاول

هجران

در مسیر عشق چیزی بدتر از ابهام نیست
هیچ دردی بدتر از هجران ناهنگام نیست

سخت غرق کوششم شاید کشش ایجاد شد
اشکِ من یعنی تلاشِ بغض، نافرجام نیست

آقای من

می برد از دل عالم غم تو غم ها را
می خرد لطف تو از دم همه دم ها را

توبه ها را به تو دادند همان روز ازل
تا تو آدم بکنی تک تکِ آدم ها را

آنقدر زجر‌کشیدند

یاعلی دونوه ات خسته و گریان شده اند
خبرت هست که‌ آواره و‌حیران شده اند

هیچکس نیست بگوید که‌ بنی هاشمی اند
با چه اوضاع بدی راهی زندان شده اند

گشت تا قافله ات بین بیابان پیدا
در گذر شد بدنم زخمی و عریان پیدا

دور من جمع شدند و به تنم خندیدند
مسلمت شد وسط بازی طفلان پیدا

شرمنده ی مادرتم

تقدیرتُ عوض میکردی ای کاش
مسیرتُ عوض میکردی ای کاش
شرمنده ی مادرتم به قرآن
سفیرتو عوض میکردی آی کاش

نگار دشت بلا

امشب نگار دشت بلا سر بریده شد
پشت و پناه اهل ولا سر بریده شد

در خاک و خون نشسته تمامی لاله
اینجا گلوی لاله جدا سر بریده شد

عمو عباس کجایی

عمو عباس… سرم درد میکنه
عمو جون بال و پرم درد میکنه

شبا وقت خوابیدن کلافه ام
جای سنجاق رو سرم درد میکنه

دکمه بازگشت به بالا