شعر شهادت حضرت علی اصغر

جانم حسین

تا “یا حسین” ذکر شریف شفاعت است
نامی به غیر نام تو بُردن حماقت است

هرگز به سینه ام نزدی دست رد حسین
آخر چه کس شبیهِ تو اهل رفاقت است!؟

یا رضیع الحسین(ع)

این طفل به خواب رفته در گهواره
شاهی است که تکیه داده بر گهواره

تنها نه دو تکه چوب بنگر که شده است
خورشید و ستاره و قمر گهواره

پسري تشنه لب

ازقضا قصه ي تقدير بهم خواهد ريخت
ميرسد زود ولي دير بهم خواهد ريخت

خواب ديده است كسي قحطي آب آمده است
يوسف از گفتن تعبير بهم خواهد ريخت

قرص ماهی از دل گهوار بیرون میزند..
شیرخواره مثل یک سردار بیرون میزند

یک علی زیر عبا و یک علی روی عبا
از دم خیمه علی هربار بیرون میزند

طفل رضیع

قرار شد برود کار بوتراب کند
فرات را سر بدخواه خود خراب کند

قرار شد برود با لب ترک ترکش
هزار حرمله را از خجالت آب کند

طفل رباب

شِش حجاب از دل برون کُن تا ببینی آفتاب
نور هو را جلوه گر بین ، در وصالش کن شتاب
ای غریق موجِ دنیا از چه رو درمانده ای ؟!؟
دست حاجت حلقه کن ، بر دامن طفل رباب

العطش

نای بستنِ چشاتو نداری
با چشای باز داری خواب می‌بینی
من دارم توو گریه‌هام غرق می‌شم
تو می‌خندی اشکامو آب می‌بینی

شش ماهه حسین(ع)

دیدی چه آمد بر سر مادر؟ ندیدی
رفتی به نی حال مرا بهتر ، ندیدی
از اشک من قنداقه ات شد تر ، ندیدی؟
موی سفیدم را علی اصغر ندیدی ؟

یا علی اصغر(ع)

هرقدر میکشیم مصیبات بیشتر
مشتاق میشویم به میقات بیشتر

این تیرها درآمدنش هم مصیبت است
تو ذبح میشوی به مکافات بیشتر

باب حوائج

براي آبروي آفتاب بعد از اين
بزن به چهره ي ماهش نقاب بعد از اين

تمام عرش خدا پر شده است از عطرش
از آب و تاب مي افتد گلاب بعد از اين

کودک لب تشنه ام

شکر حق روز و شبم با روضه ات سَر میشود

چشم های من فقط با نام تو تَر میشود

قیمتی داده به من این کیمیای مِهر تو

خاک هم زیر قدم هایت چُنان زَر میشود

یا رضیع الحسین(ع)

پسرم در تب و تاب است خدایا چکنم؟
تشنه ی جرعه ای آب است خدایا چکنم؟

قحطی افتاده..همه تشنه لبان ناله کنند
بهرِ این طفل که خواب است خدایا چکنم؟

دکمه بازگشت به بالا