شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

قرص ماهی از دل گهوار بیرون میزند..
شیرخواره مثل یک سردار بیرون میزند

یک علی زیر عبا و یک علی روی عبا
از دم خیمه علی هربار بیرون میزند

تیر وقتی که بزرگ و صید وقتی کوچک است
خون صید از حنجرش دشوار بیرون میزند

غنچه بی خار من دیروز حالش خوب بود
حال دارد از گلویش خار بیرون میزند

تیر از بین کمان حرمله بیرون زده…
یا که پشت در نوک مسمار بیرون میزند!!

می‌برد زیر عبا اورا حسین اما چه سود؟!
از عبایش تیر یک مقدار بیرون میزند

خون اصغر را ملائک تا به بالا میبرند…
خون‌ محسن از درویوار بیرون میزند!

مادرش کو؟! تا ببیند با تکان نیزه دار..
چند دندان از دهان انگار بیرون میزند

سید پوریا هاشمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا