مدح مولا

باقی گل قنبر

من ز باقی گل قنبرتان خلق شدم

به دعای سحر همسرتان خلق شدم

با دعایش شده ام مست شما در هیأت

و جگر سوخته ی دخترتان خلق شدم

حرمت بیت الحرام

درتن من جان علیست , خون به شریان علیست

هرطپش قلب من , ذکرعلی جان علیست

 

پتک به غمها بکوب , بردف تقوا بکوب

مست شدی پابکوب , مرشد مستان علیست

 

امیر دو عالم

جبریلی و هر آینه عرش است کنارت

ماتند همه از پر معراج مدارت

 

ما چاره نداریم به غیر از سر تسلیم

آهو چه کند با نفس شیر شکارت

 

وادی طف

باید که با عرش خداوندی طرف شد

وقتش شده تا عازم شهر نجف شد

هر کس ولایت را به فرزندش نیاموخت

فرزند او در دین و دنیا ناخلف شد

همه کاره

شعر من از کرم اوست که ارزش دارد

این جهان از قدم اوست که ارزش دارد

هیئت ام با علم اوست که ارزش دارد

خادمی حرم اوست که ارزش دارد

 

ابالحسن

یا مظهرالعجائب دنیا ابالحسن

یا ایهالعزیز خدا , یا ابالحسن

 

وقتی غلام حلقه به گوش حسن شدم

بهتر بود صدات زنم با ابالحسن

 

ضرب در نور

 

دیده دو دو زده سرگرم کمی حیرانی است

جام نوشیده شده مستی آن پنهانی است

دست بر چشم نمالم , به خدا رؤیا نیست

قصد و منظور من آن جا که خودت می دانی است

باران ناگهان

هرکه از دام عشقت آزاد است, خلق او را اسیر می گویند

هرکسی گفت بی نیاز از توست, تازه او را فقیر می گویند 

عشق بیماری فراگیری ست, که اگر منشاش نگاه توست

نام ما را که مبتلای توئیم, در صف مرگ و میر می گویند 

التماس فقیر

این همه مستجیر مال شماست

التماسفقیر مال شماست

مرددیروز حضرت امروز

ازاحد تا غدیر مال شماست

میکده

به سرم بد زده امشب که تورا یاد کنم

می مستی زنم و دل ز غم آزاد کنم

به سرم بد زده امشب به هوای رختان

بزنم میکده برهم ز سر آباد کنم

خدا را شکر مولایم علی شد

 

الا , شاهی که سرها خاک پایت

دل مستان خمار یک نگاهت

 

شهنشاهی و نامت بهترین است

و عشقت بر دلم همچون نگین است

 

یا مظهر العجائب

جبریلی و هر آینه عرش است کنارت

ماتند همه از پر معراج مدارت 

ما چاره نداریم به غیر از سر تسلیم

آهو چه کند با نفس شیر شکارت 

دکمه بازگشت به بالا