نوید طاهری

جسم صد چاک حسینم

دردل صحرا گلم بی پیروهن افتاده است

جسم صد چاک حسینم بی کفن افتاده است

زینت دوش نبی!! باور ندارم اینچنین

زیر کوهی تیغ و نیزه پاره تن افتاده است

سالار زینب

گرچه سهم‌ من ز باران چند قطره شبنم است

شکر حق در روضه هایت چشم هایم زمزم است

در کتاب مجلسی نقل از امام صادق(ع) است

گریه ی بر تو برای داغ زهرا مرهم است

کودک لب تشنه ام

شکر حق روز و شبم با روضه ات سَر میشود

چشم های من فقط با نام تو تَر میشود

قیمتی داده به من این کیمیای مِهر تو

خاک هم زیر قدم هایت چُنان زَر میشود

نور خورشیدم

نور خورشیدم که در ظلمت سرا افتاده ام

دختر شاهم که در ویرانه ها افتاده ام

روزگاری بالش زیر سرم دست تو بود

اُف به این دنیا کجا بودم کجا افتاده ام

بوی محرم بوی غم

بسته ام پای ضریحت این دل بیمار را

یا ردم‌ کن از درت یا که شفایم را بده

هرکجا رفتم کسی درد مرا درمان نکرد

ای طبیب دردمندان تو دوایم را بده

حسین من

هرکس که نشد مَحرمتان یار شما نیست

نامَحرم اگر هست به دربار شما نیست

این هم ز سر لطف شما بوده وگر نه

این خار که زیبنده گلزار شما نیست

ازشرار زهر کین

ازشرار زهر کین پا تا سرم آتش گرفت

آه ای مادر بیا بال و پرم آتش گرفت

هر نفس از سینه ام شعله زبانه میکشد

سوختم از تب تمام پیکرم آتش گرفت

دلتنگ هوایت میشوم

با دلی پرغم سیه پوش عزایت میشوم
آستان بوس حریم باصفایت میشوم

از دعای حضرت زهرا(س)و لطف بی حَدش
باز هم مهمان بَزم روضه هایت میشوم

شعر روضه حضرت زهرا(س)

التماست می کنم چشمان خود را باز کن
ای همه پشت و پناهم بحر خود اعجاز کن
از نفس افتاده ام جان علی حرفی بزن
من به پایان آمدم خیز و مرا آغاز کن

شعر روضه حضرت زهرا(س)

سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند

پشت در ناباورانه باورم را می زدند

لرزه بر جان همه اهل حرم افتاده بود

لحظه ای که با لگد درب حرم را می زدند

گذشت عمر و

گرفته قلبم  و آه , هم مدد مرا ندهد

برای درد فراقت کسی دوا ندهد

براه مانده نگاهم بیا گل نرگس

کسی به جز تو پناهی به بینوا ندهد

لب تشنه

هر صبح و شام گریه کنم من برای تو

برآن غروب پرغم کرب و بلای تو

 بر آن دمی که مثل مدینه شرر زدند

بر گوشه های چادر و بر خیمه های تو

دکمه بازگشت به بالا