بقیع

فقه و حدیث

بگو به نور که ماه تمام آمده است
که صبح آمد و پایان شام آمده است
برای شیعه دوباره امام آمده است
خدای فقه و حدیث و کلام آمده است

نماز عشق

 
 

بنام نامیِ أحد, نامه شروع میکنم
برابرِ خدای خود, باز خضوع میکنم
نماز عشق میکنم اقامه با حضورِ دل
همینکه خالصانه بر درش خشوع میکنم

رحمت فراوان

مدینه منتظر رحمتی فراوان است
دل کویری ما مستحق باران است
دلی به بار نشسته در این طلیعه ی نور
که در هوای کسی تا همیشه حیران است

اهلِ منبر

کارِ ما نیست از شما گفتن
ما کـجا وُ خـدا خـدا گفتن

گفتن از این قبیله کارِ خداست
این عشیره عشیره یِ زهراست

توی کاسه آب می دید

توی کاسه آب می دید گریه می کرد
بچه ای رو خواب می دید گریه می کرد
یه نگاه به دور دستاش مینداخت
هر موقع طناب می دید گریه می کرد

شعر مناجات با خدا

توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم
من به ستاری تو سخت جسارت کردم
هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی
بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم

شعر مناجات با خدا

خیلی گرفته دور شما را گناهکار
آقا چه میکنی تو مگر با گناهکار ؟

تو سربلند عالمی و سر به زیر ما
تو عاری از گناهی و ماها گناهکار

شعر مناجات با خدا

بازهم نیمه ى شب گریه و آه آوردم
به درِ خانه ى تو باز پناه آوردم

رو سیاهم که نشد توبه ى من مقبولت
واى بر من که فقط بار گناه آوردم

شعر مناجات امام زمان (عج)

سفره ی افطار ما پر سفره دیدار نه
ما بفکر هرکسی هستیم اما یار نه

غصه هجر تو را خیلی نداریم عفو کن
سرسری از وصل میخوانیم با اصرار نه

شعر مناجات با خدا

سفره داری که به من اذن ضیافت داده
بار دیگر به گدا لقمه ی عزت داده

ماه شعبان و رجب رفت و به من گفت کسی
رمضان آمده و حق به تو فرصت داده

شعر مناجات با خدا

دل چون حرم و دفتر و دیوان حسین است
از روز ازل بر سر پیمان حسین است

زیبا سخن از عشق اگر آمده هر جا
نقشی است که سر لوحه ی دیوان حسین است

شعر مناجات با خدا

آمدم باز به درگاه تو با قلب حزین
بنده‌ات را بِنِگر باز به سر خورده زمین

مهربانیت بلندست خداوند! دلت میسوزد
قلب بشکسته‌ی ما را بپذیری به یقین

دکمه بازگشت به بالا