من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند
به چه مقدار به زائر بدهم فکر کند
ازشما خواستن عشق است ضرر خواهدکرد
هرکه در وقت گدایی به رقم فکر کند
من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند
به چه مقدار به زائر بدهم فکر کند
ازشما خواستن عشق است ضرر خواهدکرد
هرکه در وقت گدایی به رقم فکر کند
تکیه بهوفای ما نکن آقا جان
گریهتو برای ما نکن آقا جان
بهر فرجتخودت بیا کاری کن
دل خوش بهدعای ما نکن آقا جان
اگر چه بی کس و تنها اگر چه غم زدهایم
همیشه از تو فقط با دروغ دم زده ایم
تو گرم آمدنی , بی خبر که ما بی تو
قرار جمعه ی این هفته را بهم زده ایم
بار دیگر قلب مهدی غم گرفت
همچو مولا ,قلب زینب هم گرفت
یاد آن روزی که ویران شد بقیع
در جنان, حیدر به سر ماتم گرفت
محمدمهدی عبدالهی
کاروان آمده و موعد دیدار شده
چشم بارانی عمه چه قدر تار شده
چه قدرعمه ی ساداتمصائب دیدند
چه قدر مردم بازار به ما خندیدند
برای رفتن تا بیکران فقط کافیست
گرفتن پری ازبالتان امام زمان(عج)
تفألی چو به حافظ زدم فقط دیدم
پر است حافظم از فالتان امام زمان(عج)
در آن زمان که پی یک قرار میگردم
تویی که سنگ صبور شکیب میگردی
نبود باورم اصلا که تکسوار هستی
نبود باورم اصلا غریب میگردی
یا رب خودت مواظب شاه غریب باش
او را ولی و ناصر و کهف و حبیب باش
ما زخم می زنیم به او با گناهمان
یا رب خودت به زخم دل او طبیب باش
قرار بود بیائی مگر نه آقاجان
ز چهره پرده گشائی مگر نه آقاجان
قرار بود که یک لحظه هم به حال خودم
مرا رها ننمائی مگر نه آقاجان
الهی بنده ای گم کرده راهم
بده راهم که سر تا پا گناهم
الهی بی پناهان را پناهی
پناهم ده پناهم ده پناهم
ماه رحمت شده پیدا لکَ لبّیک خدا
«استجابت» شده معنا لکَ لبّیک خدا
ماه ها در پی ماه رمضانت بودیم
شد روا حاجت ماها لکَ لبّیک خدا
ما که لبریز غم و غصه و آهیم هنوز
رمضان آمده و غرق گناهیم هنوز
رانده از عالم و آدم شده ایم آقا جان
بی کس و خسته و بی پشت و پناهیم هنوز