از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته
باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته
«أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه
لنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته
از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته
باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته
«أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه
لنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته
ای مونس شب های تار اربابِ خوبم
دل شد به عشق تو دچار اربابِ خوبم
احسانت از عهد قدیم است و رسیده-
لطفت به دارا و ندار اربابِ خوبم
سلام من به حسین و به کربلای حسین
سلام من به اباالفضل با وفای حسین
سلام من به زهیر و به مسلم و به حبیب
سلام من به هر ان کس که شد فدای حسین
سلامِ رو به ضریحم؛ جواب میخواهم
جواب، از لبِ عالیجناب میخواهم
سراب، آمده سیراب، از حرم برود
چقدر، تشنهام از تشنه آب میخواهم
از هر چه هست و نیست دگر بی نیاز شد
دست کسی که پیش کریمان دراز شد
در لطف با گدا، چه کسی بهتر از حسین؟
لب تر نکرده ایم در خانه باز شد
باید دل من هم شبیه شمع باشد
تا در فراق کربلا از غم بسوزد
بعد زمان در غصه ات معنا ندارد
قبل تو از غم حضرت آدم بسوزد
هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد
روز محشر قدحی از می کوثر نخورد
پدرم گفت به من، مثل حسین بن علی
هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد
هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد
روز محشر قدحی از می کوثر نخورد
پدرم گفت به من، مثل حسین بن علی
هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد
خوشا به حال رفیقی که چشم تر دارد
خوشا کسی که هوای حرم به سر دارد
همیشه مرغ دل آدمی به پرواز است
خوشا دلی که برای تو بال و پر دارد
هر کس جواز اشک گرفته ز محضرش
احساس می کند که نشسته برابرش
بیچاره آن کسی که در این شهر نا امید
مهر حسین پانگرفته است در سرش
هر کس که روی عشق تو محکم حساب کرد
درد جهان غم زده را کم حساب کرد
خوشبخت آنکه خرج عزاخانه ی تو را
بر خرج زندگیش مقدم حساب کرد
اذکار تو را هر که به لب داشته باشد
باید همه ی عمر طرب داشته باشد
باید که ز لعل لب تو بوسه بخواهد
هرکس که به دل میل رطب داشته باشد