شعر مذهبی

در کوچه ها

در کوچه ها سگی چو در خانه ا ی رود

 از صاحبان خانه به سگ لقمه ای رسد

امشب که آمدم به در خانه ات حسین

زوزه کشان زنم درمیخانه ات حسین

شب نشینی

شب نشینی چه قـدر بیـن دو گنبـد زیباست

در جــــوار حــــرم آل مـحـمــد (ص) زیباست

یک طرف حضـرت شـاه و طرفی حضـرت مـاه

گـردش دیــده و ســر هـر دو مجـدد زیباست

دارم امید حلّ معما

راضى مشو که رانده از اینجا کنى مرا
خواهى مگر که از سر خود وا کنى مرا
کوشش مکن به دورى خود عادتم دهى
دارم امید حلّ معما کنى مرا

بی سر و سامان

بنویسید مرا بی سر و سامان حسین

جگری سوخته و پاره گریبان حسین

پای شش گوشه گدا را بنشانید و سپس

بنگارید مرا دست به دامان حسین

هوای محرم

لبریز اشک و آهم و دل تنگ روضه ها

دل تنگ پادشاهم و دل تنگ روضه ها

تاثیر گریه های عقیله است بی گمان

وقتی که سربراهم و دل تنگ روضه ها

ای مهربان ترازپدرومادرم حسین..

ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین

یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین

باید خون جگر آمد

ای چشم هایت مرهم دلها , پیش تو باید خون جگر آمد

شد درد هایش کمتر از پیشش , هرکس که پیشت بیشتر آمد

ای صورت ماه تو گندم گون , ای مژه های چشم تو پر خون

ای عاشقت مجنون تر از مجنون , صبر من بیچاره سر آمد

دلم قرار نمی گیرد

دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو
سپند وار زکف داده ام عنان بی تو

ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ
زجام عشق لبی تر نکرد جان بی تو

سرم هوای تو دارد

نفس بده که نفس پای این علم بزنم

نفس بده که فقط از حسین دم بزنم

سرم فدای قدم هات آرزو دارم

که سرنوشت خودم را به خون رقم بزنم

آقا بمیرم

آقا بمیرم یک نفر یاور نداری

اینجا کسی کاری به کار تو ندارد

با بی وفایی های مردم سازگاری

صحرانشین در گوشه ای از خیمه ی خود

دو چشم خیس

دو چشم خیس به راه نگار دارم من

همیشه گریه بر این شوره زار دارم من

هوار عاشقی ام را شنید گوش فلک

طریق عاشقیِ آشکار دارم من

گفتم حسین

گفتم حسین در دل من غصه جا گرفت

قلبم شکست و چشم دوباره عزا گرفت

عهدی نوشتم  ام که بمانم به پای تو

عهدی که از ازل ز عالم خدا گرفت

دکمه بازگشت به بالا