فزون از حد تصویری فراتر از خیالاتی
ز هر وصفی تو بالاتر غنی تر از عباراتی
خداوندی که دارد این همه اعجاز در خلقت
تو با حسن کمالت این خدا را راه اثباتی
فزون از حد تصویری فراتر از خیالاتی
ز هر وصفی تو بالاتر غنی تر از عباراتی
خداوندی که دارد این همه اعجاز در خلقت
تو با حسن کمالت این خدا را راه اثباتی
روی تو برده رونق ماه تمام را
مجذوب کرده جلوهٔ تو خاص و عام را
حسن تو بینهایت و فضل تو بیشمار
مبهوت ماندهام بنویسم کدام را
با تو درنسل حسین ابن علی آمد حسن
شادمان از این ولادت بوده صد درصد حسن
توشدی ابن الرضای سوم این خاندان
پس نوشتم سامرا ابن الرضا،مشهد حسن
تلالوءنور خداییحسن
جمال ذات کبریاییحسن
خدا، خدا، خدانماییحسن
ذکر شریف تو چهها میکند
“حسنحسن” شور بپا میکند
بار دیگر فضا مُعَطَّر شد
همه جا روشن و مُنَوَّر شد
حاصلِ عشقِ بینِ شمس و قمر
پسری شد که تاج هر سر شد
از سیره ات پیداست فرزندِ علی باشـــی
زندان به زندان بند در بندِ علــی باشـــی
جز زهر آبِ خوش نخواهی خورد در زندان
وقتی حســن باشی و فرزندِ علــی باشـــی
دوباره دفترِ شعرم پر از «حسن جان» است
به سرزمینِ غزلواره؛ واژهباران است
چه ریسهایست، که تسبیحِ نور، بافتهاند
برای ذکرِ من امشب ستارهبندان است
از همه زندگی ام عشق فقط حاصل شد
عشق حرفی است که از کنج لبت نازل شد
گر چه جولانگه تو پهنه ی اقیانوس است
کشتی مهر تو را کنج دلم ساحل شد
ای آفتـاب حُسن به زیبائیت سلام
وی آسمــان فضل به دانائیت سلام
در صبر شاخصی به شکیبائیـت سلام
تنها تو کاظمی که به تنهائیت سلام
نسیم از سر گیسوی یار میآمد
دوباره نخل امامت به بار میآمد
میان مکه و یثرب به منزل ابواء
در اوج گرمی صحرا بهار میآمد
ایرانی ام ، رعیّـتِ موسی بن جعفرم
من شهـروندِ دولتِ موسی بن جعفرم
دنـبال هیـچ فرقه و حزبی نمی روم
در حیطه ی ولایتِ موسی بن جعفرم
دلگیر شد دریا،تلاطم می کند گاهی
“اشکم” مرا رسوای مردم می کند گاهی
بیچاره “چشمانم” تمام عمر را لال است
نامت که می آید تَکَلُّم می کند گاهی