پر خرد نرسد تا معانی نامش
شکسته بال خیال از تصور بامش
چگونه وصف کنم جایگاه زهرا را
کسی که جنت ما هست تحت اقدامش
پر خرد نرسد تا معانی نامش
شکسته بال خیال از تصور بامش
چگونه وصف کنم جایگاه زهرا را
کسی که جنت ما هست تحت اقدامش
عشاق نوع مردنشان جوردیگری است
برعشق دل سپردنشان جوردیگری است
بعداز ممات جانب معشوق می روند
یعنی بهشت بردنشان جور دیگری است
وقتش رسیـده است خـدا، عشـق، رو کند
تــا بــا وجــود عـشــق جـهـان را نکـو کند
هـرکــس پـی سعـادت و فـوز عظیـم بـود
در سینه عشق فاطمه را جست و جو کند
عالم نبود، فاطمه اما حضور داشت
قبل از شروع خلقت دنیا حضور داشت
در آن زمان که ظرف مکان و زمان نبود
روح بزرگ حضرت زهرا حضور داشت
عشق گه شادی است گاه غم است
گاه میخانه است و گه حرم است
گاه بغض و سکوت پشت هم است
گاه فریاد های دم به دم است
کسی که دستِ لطفش ، جانِ آهو را رها کرده،
کجا دست گنهکار و سیه رو را رها کرده؟
به هرسو میروم ، بویِ خوشِ عطرِ بهشت آید،
در این درگاه، یزدان، باغِ شب بو را رها کرده
با چه توان میتوان وصف تو گفتن
آی که ناممکن است گفتن از این زن
عاجز و گُنگاند و لال و ابکم و الکن
موقع وصفت همیشه دوست و دشمن
اشکیم و می چکیم به پای شما فقط
تقدیم می شویم برای شما فقط
قلب تمام ما شده جای شما فقط
اصل است تا همیشه رضای شما فقط
قلم به دست شدم بعد مدتی بانو
بگویم از تو و از شان شوکتى بانو
قلم بدست شدم تا فضائلت گویم
بگویم از تو که دریاى رحمتى بانو
گریهی عشاق برای هم است
سینهشان تنگِ صدای هم است
آنچه دلِ ایل مرا میبَرَد
گیسویِ در باد رهایِ هم است
شمس حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شان نزول انما زینب است
وقتش شده باید شبِ غم را رها کرد
تا میکده رفت و بساطی دست و پا کرد
بهتر از امشب هم مگر تقویم دارد؟
ساقی بده پیمانه ای تا عقده وا کرد