شعر مناجات با خدا

آمدم تا که از

آمدم تا که از

آمدم تا که از این وضع نجاتم بدهی

از عذابت برَهانی و براتم بدهی

تو غَنی هستی و من از همه محتاج ترم

مستحق نیستم آیا که زکاتم بدهی؟

کرم توست که آورده مرا تا اینجا

پس فقط دست خودِ توست ثباتم بدهی

دیدی این نفْس چه بازیچه‌ی شیطانم کرد؟!

آمدم خاتمه‌ای بر هَمَزاتم بدهی

خیلی از سختیِ جان کندنِ خود می‌ترسم

دارم امّید نجات از سَکَراتم بدهی

تو اگر اشک دهی گریه کنم نذر حسین…

چه نیازی‌ست دگر آب حیاتم بدهی

قصه‌ی زندگی‌ام را برسان تا اینکه…

مرگ را در سفری به عتباتم بدهی

 علی صالحی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۳ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا