شعر ولادت امام حسين (ع)

ابوسجاد

ابوسجاد

 
مارا نوشتند از ازل دیوانه ى عشق
دیوانه ها جمع اند گرد خانه ى عشق
درمان نداردعشق جز پیمانه ى عشق
پرواز کردم با جنون تا لانه ى عشق


 
زنجیرى ام…زنجیرىِ موى حسینم
من تا قیامت بنده ى روى حسینم
 
عمریست درگیر ابوسجاد هستم
دلداده ى هرکه به او دل داد هستم
در بند عشقش هستم و آزاد هستم
خانه خرابِ او شدم…آباد هستم
 
ارباب من عشق است…عشق عالمین است
ذکر تمام انبیا هم یا حسین است…
 
بالاترین نقطه درعالم زیر پایش
اعجاز کرده نخ نمایى از عبایش
من را جلا دادند بین روضه هایش
دیوانه ام…دیوانه ى کرب و بلایش
 
آرى حساب عاشقانش بى حسابیست
لبهام از بس دم زده از او شرابیست
 
کار تمام ما قیامت با حسین است
کار دلم هرگز نماند تا حسین است
بوى خدا آکنده است هرجا حسین است
ماندم خداوند حق تعالى یا حسین است؟
 
سر میگذارم زیر پایش روزى آخر
جان مى دهم در کربلایش روزى آخر
 
در دلبرى اسطوره ى لیلا تو هستى
خورشید هستى قبله ى بالا تو هستى
فکر و خیال و نان و آب ما تو هستى
لب تشنه اى هرچند که دریا تو هستى
 
اى حا و سین و یا و نون جانم فدایت
اى عین و شین و قاف مى میرم برایت
 
فطرس از اعجاز نگاهت پر گرفته
یک زندگى تازه را از سر گرفته
دامانتان را بعد محکم تر گرفته
جبریل از خاکت گل قمصر گرفته
 
درمان هر دردى و تو آب حیاتى
آب حیاتى بعداز آن باب نجاتى
 
بالانشین!جاى سرت بر نیزه ها نیست
جاى تنت والله زیر دست و پا نیست
اى بى کفن!حق شما که بوریا نیست
خون خدا که جاش در تشت طلا نیست
 
انگشرت را کاش میدادى حسین جان
روى زمین لب تشنه جان دادى حسین جان
 
 آرمان صائمى
 
 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا