شعر شهادت حضرت قاسم (ع)

احلی من العسل

نیزه پس از نیزه میان پیکرش بود
خنجر پس از خنجر میان حنجرش بود

این سو حسین ابن علی خون گریه می کرد
آن سو عزادار عزایش مادرش بود

آن گاه که بر پهلویش می خورد نیزه
تصویر زهرا پیش چشمان ترش بود

بی شک میان جسم او راهی نمی یافت
شمشیر اگر از معرفت چیزی سرش بود

قاسم به زیر دست و پای یک سپاه و
شمر لعین مشغول مدح لشکرش بود

با این همه سختی ، خدا را شکر در دشت
تنها نبود و شاه بالای سرش بود

 شهریار سنجری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا