شعر شهادت طفلان حضرت زينب (س)
امیری حسین و نعم الامیر
آمد یکی در قالب جعفر به میدان
آن دیگری در هیبت حیدر به میدان
طاقت نمیآرد سپاه کوفه قطعا
زینب فرستاده دو تا لشکر به میدان
فرزندهایم که فدایت ای برادر!
لازم بدانی میرود خواهر به میدان
کاری کنم دشمن جهنم را ببیند
کاری کنم برپا شود محشر به میدان
میدان جنگیدن که جای کودکان نیست
راهی کنم مردان رزمآور به میدان
رزمندگانم تا نفس در سینه دارند
هستند محکم تا دم آخر به میدان
مردان میدان وقت جان دادن که باشد
مردانه میآیند از سنگر به میدان
جای تعجب نیست بی سر بازگردند
رفتند چون از شوقشان با سر به میدان
خوشحالتر بودم یکی از بچههایم
میرفت اگر قبل از علی اکبر به میدان
دست گلی تقدیم تو کردم برادر
شرمندهام افتاد اگر پرپر به میدان
راضی نبودم تا که در زحمت بیافتی
بگذار باشد این دوتا پیکر به میدان
آرش براری