جاده ی عاشقی
عاشقیم عاشق یک جرعه شرابیم همه
سر کیفیم و پىِ باده ى نابیم همه
اهل عشقیم خرابیم خرابیم همه
مست مستیم ولى عین ثوابیم همه
غم ایام نداریم که این مى گذرد
تلخىِ کام نداریم که این مى گذرد
–
شب میلاد حسین است خداهم شاد است
هرکه در بند حسین است زغم آزاد است
جاده ى عاشقى ام راه حسین آباد است
دل بیچاره ام عمریست به پاش افتاد ست
–
ما که دیدیم از او معجزه باور داریم
ما در این قوم از این پس دو پیمبر داریم
–
نام تو شعر لب عالم بالاست حسین
خوش بنازیم به این نام چه زیباست حسین
حرمت آینه ى عرش معلاست حسین
کربلایت ته خط و ته دنیاست حسین
–
لیلى عالم ذر،ناز کشیدن دارى
جان جانان تو به حق سینه دریدن دارى
–
پاى گهواره ى تو مریم اطهر آمد
تا تو را دید دلش رفت و غمش سر آمد
آمدى خستگى از جان على درآمد
خنده اى کردى و فرمود که محشرآمد
–
بوسه اى زد به لب و صورت و پیشانى را
با تو درهم شکند هرچه پریشانى را
–
کمتر از ذره من و شمس جهان تابم تو
هم دل آرامم تو هم که رگ خوابم تو
ظلمت مطلق من جلوه ى مهتابم تو
دل خوش از اینکه منم نوکر و اربابم تو
–
خوش به حال تو که زهراست هلاکت ارباب
کل عالم همه افتاده به خاکت ارباب
–
آسمانى و زمین در گره دستانت
زیر و رو کرده مرا گوشه اى از احسانت
انس داریم چقدر با تو و با ایوانت
این هم از لطف شما بود و برادر جانت
–
گفته ام تا بنویسند به روى کفنم
من مسلمان شده ى دست امام حسنم
–
عاشقى درد سرم داد دمت گرم ارباب
عشق تو بال و پرم داد دمت گرم ارباب
شور و حال سحرم داد دمت گرم ارباب
جان گرفت بعد حرم داد دمت گرم ارباب
–
تا تو هستى چه خیالیست اگر غم باشد
همه ى دل خوشى ام ماه محرم باشد
–
ماجرایست تنور تو و سوزاندن تو
تشت زر رفتن تو ترکه ى تر خوردن تو
بدن پاره ى تو غارت پیراهن تو
پشت و رو کردن تو بر سر نى بردن تو
–
همگى داغ عظیمیست که سر مى گردد
یک نفر مانده از این قوم که بر مى گردد
–
آرمان صائمى