این رود این دریاتر از دریا ابالفضل است
این ماه تابان در دل صحرا ابالفضل است
من بچه بودم مادرم مشکی نشانم داد
از بچگی آموختم سقا ابالفضل است
شش ماهه ها هم در دل قنداقه فهمیدند
تشنه نمیماند کسی که با ابالفضل است
امروز با عباس بیعت میکنم زیرا
آنکه به دادم میرسد فردا ابالفضل است
او باسبان خیمه های سبز آل الله است
بشت و بناه حضرت زهرا ابالفضل است
خون ابالفضل است که در شام میجوشد
بشت نقاب زینب کبری ابالفضل است
مهدی میاید یک نشانه با خودش دارد
بر روی سربندش نشان یا ابالفضل است
دشمن خیال شوم خود را گور خواهد برد
بشت و بناه انقلاب ما ابالفضل است
نادر حسینی