شعر مناجات امام حسین(ع)
دم از پرواز زد شعرو همه بال و پرم زخمیست
دم از آتش زدو دیدم,همه خاکسترم زخمیست
سعادت جز نوشتن را , ندارد شاعری تنها
غروب جمعه ها دیدم , دعای مادرم زخمیست
سلام از راه دور اما , عطش افسرده خاکم را
میان گریه های من , تمنای حرم زخمیست
لبم نام تو را آورد و دنیایم سیاهی رفت
نوشتم بیتی و دیدم , همه دورو برم زخمیست
تو ای بالا نشین گویا فراز نیزه ها رفتی
چو خاکی تکیه گاهت شد,شنیدم یک حرم زخمیست
چگونه لحظه ها بعد از , غروب تو نفس دارند
نفس افتاده از شعرو, من از پا تا سرم زخمیست
به سوز نام تو دیدم که عالم از نفس افتاد
چه سری دارد این واژه که چشمان ترم زخمیست
حسین گفتم , همه عالم به یک لب , بی کفن گفتند
میان آسمان تو , سکوت پرپرم زخمیست
حریم امن قدس تو , زیارتگاه عالم شد
تمام روضه ام مانده , لب و چشم ورم زخمیست
اگر نام حسین باشد ,نباید روضه خوان باشد
گلوی روضه خوانهای حسینم لاجرم زخمیست
خدا اشک خدایی را بنام با صفایت کرد
و اینگونست عمری دل ز غوغای حرم زخمیست
بنا شد از تو بنویسم , ولی شعرم کم آورده
نوشتم یاحسین دیدم , تمام دفترم زخمیست
نرگس غریبی