شعر محرم و صفرشعر مصائب اسارت كوفه
میکند گریه هنوزم
کاش از این کوی و گذر زود گذر میکردیم
یا که میشد گذر از سمت دگر میکردیم
شده انگشت نما زینب و میشد ایکاش
تا که از عمه ی خود دفع خطر میکردیم
کوفیان کاش که از سنگ زدن سیر شوند
تا دلی سیر تماشای پدر میکردیم
بهر قتل همه گهواره ی اصغر کافی ست
کاش از مادر او دور پسر میکردیم
میکند گریه هنوزم ز خجالت عباس
معجری کاش کسی داشت که سر میکردیم
تا نجف راه زیادی که نمانده ایکاش
تا علی را ز چنین حال خبر میکردیم
حیدر توکلی