نمیخوای بیای آقا؟
وقتی که ندارمت رو پای کی سر بذارم
تو کدوم جاده باید گلای نرگس بیارم
همش از وعده ی اومدن شنیدن سخته
همه رو دیدن و روی تو ندیدن سخته
جمعه ی آخر ساله نمیخوای بیای آقا؟
می زنم دوباره ناله نمیخوای بیای آقا؟
وقتی تو نیستی آقا دیگه امیدی ندارم
بدون دیدن تو بهار و عیدی ندارم
گرچه من نامهربونی کردم آقاجون بیا
دلمو خونه تکونی کردم آقاجون بیا
لباس نو خریدم ندارم آروم و قرار
آقاجون خودت بیا کعبه رو از عزا درآر
اگه تو بیای همه دردای ما دوا میشه
اگه تو بیای دیگه زندگی رو به را میشه
نمی دونی چه غمی تو حال تنهایی دارم
با (الی متی احار فیکَ) دنیایی دارم
بگو تا کی باشم آواره و سرگردون تو
چند تا سالْ تحویل دیگه رو باشم بدون تو
اگه تو نیای همه جمله هامون سوالیه
جای تو تو محراب جمکرون آقا خالیه
بیا آقا شیعه رو دارن تو دنیا می کشن
هر کسی که میگه یا حضرت زهرا می کشن
بیا تا کاخ ستم به زیر پات خراب بشه
بیا آقا دعای فاطمه مستجاب بشه
آقاجون اومدنت حاجت کل شهداس
سید خراسونی همه امیدش به شماس
بیا ریشه کن بکن سیطره ی قوم یهود
بیا و زیر و رو کن حکومت آل سعود
رو لبم زمزمه ی (اَیْنَ معز الاولیاس)
به همه گفتم آقام منتقم کرببلاس
بیا که صوت عدالت بپیچه تو عالمین
بیا آقا با صدای “یا لثارات الحسین”
آقاجون راه رسیدن به تو رو خوب می دونم
برای دعوت تو روضه ی عباس می خونم
اون علمداری که سر میده و قولش نمیره
دستاشو داده تا که دستای ما رو بگیره
شنیدم که لب آب لب نزده به نهر آب
دو تا چشماشو داده تا نبینه اشک رباب
مشکشو با تیر زدن آسمونو زمین زدن
نانجیبا به سرش عمود آهنین زدن
رضا تاجیک