شعر شهادت امام صادق (ع)

نوای مادر

نوای مادر

دلم به غیر شما با کسی موافق نیست

گلی به عطر خوش پیچک و شقایق نیست

به دست اتش دوزخ همیشه در بند است

به نامی نامی تو هر کسی که عاشق نیست

به غیر سینه ی پاکت که معدن علم است

دگر به هیچ کجا اینهمه حقایق نیست

به پای مکتب تو هر که آمد عالم شد

برای درک کلاس تو هر که لایق نیست

نشسته ام بدهم گوش بر روایاتت

قسم به جان تو بهتر از این دقایق نیست

اگر که مذهب من جعفری و شیعه شده

مراد مکتب من جز “امام صادق ” نیست

 

کسیکه حکم ولا از خود پیمبر داشت

دلی شبیه بهشت خدا معطر داشت

کسیکه نور نگاهش زلال باران بود

میان قاب دو چشمش همیشه کوثر داشت

کسیکه نیمه ی شب حرمتش شکسته شد و

دلی شکسته و چشمی ز غصه ها تر داشت

سه بار دشمن او قصد جان او را کرد

ولی ز ترس پیمبر از او نظر برداشت

زمان سوختن درب خانه اش تنها

نفس نفس روی لبها نوای مادر داشت

دل خودش به کنار حرم سرایش سوخت

ز داغ اینکه در آن خانه چند دختر داشت

در آن کشاکش و در بین آنهمه آتش

دلی به یاد غم کربلا چه مضطر داشت

به یاد ساعت اخر میان قربانگاه

که شمر آمد و قصد بریدن سر داشت

و باز پیش دو چشمان او مجسم شد

کسی که نیت حمله به سمت معجر داشت

 محمد حسن بیات لو

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. رو به غروب می رود جمعه انتظار من
    رحم نمی کند خدا به صبر بی قرار من؟
    ندبه به ندبه بی اثر سمت سمات می رود
    کی به سمات می رسد ندبه ی انتظار من؟
    تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عج) صلوات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا