شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)
همه ی دلخوشی ام
روز و شب در شررم دم به دم از تنهایی
خسته از هجرتوام, خسته ام از تنهایی
برروی گونه مداوم قدمش میلغزد
بی قراراست همین أشک هم از تنهایی
مرهمی نیست براین زخم زبانها بی تو
چه عذابی همه جا میکشم از تنهایی
“همه ی دلخوشی ام رفته زدستم چه کنم”
وسط شعله خودم سوختم از تنهایی
فاتح خیبرم و خانه نشینم کردند
رونق تازه گرفته است غم از تنهایی
کاش بعد ازتو دگر عمر زیادی نکنم
لاأقل جان بدهم دست کم از تنهایی
مثل من نیست غریب و به خدا نیست عجیب
حرف با چاه اگر میزنم از تنهایی
مهدی قاسمی