یل ام البنین

پرداخت جوهر قلم عاشقان به تو
وابسته است طبع همه شاعران به تو
عرض نياز ميكند اى ماه شب به شب
دست توسل همه آسمان به تو

یا قمر العشیره

 

گر بشود موقع عطای ابالفضل
اهل کرم می شود گدای ابالفضل

جذب خودش کرده و ربوده دلم را
چهره جذاب و دلربای ابالفضل

مـشکـل گـشـا

مـشکـل گـشـای عـالـمــی بـر هــر حوائج بــاب
ای نـــــام تــو آرامــش هـر سـیـنـه‌ی بـی‌تـــاب

هر آنچه در خوبان عالم هسـت هم در توسـت
فــرزنــــد زهــــــــرا ای تـــمــــام مـعـنـی آداب

یا سیدالساجدین

گفتند که در جاه و جلالت جبروت است
دیدیم که در ماهِ جمالت ملکوت است

سوگند که در باغِ بهشتی که نباشی
آدم همه‌ی عمر به دنبال هبوط است

دفترِ شعر دلم

دفترِ شعر دلم باز منور شده است
پَر درآورده قلم مثل کبوتر شده است

دل به دریا زدم از شوق به پرواز پُرم
آسمانم شدی و بال به تو می سپرم

شعر ولادت سرداران کربلا

با عطر بهشت شستشو می گردد
دری ست گران که کو به کو می گردد
تا نور برای تابش خود گیرد
خورشید به دور چشم او می گردد

باب رحمت

امشب نوید مرغ حق آید به گوشم
امشب کشیده پر ز دامن عقل و هوشم
امشب دخیل خوان پیر می فروکشم
امشب شراب ناب دارم در خروشم

آقای من

روز ازل وقتی که صیاد آفریدند
ما را میان دام، آزاد آفریدند

ما خانه‌های در مسیرِ سیلِ اشکیم
ویرانه را در «گریه‌آباد» آفریدند

عليّ بن الحُسين

ای علـی اوّل از آل علـی
وارث اِكرام و اِجلال علی

پيشتاز و پيشواي اهل دين
مظهر توحيد فخرُ العارفين

مشک سقا

قطره ام با رود تا آغوش دریا می‌روم
ذرِّه‌ام تا دامن خورشید بالا می‌روم
تشنه‌ام تا التماس مشک سقا می‌روم
باز تا می‌خانه مستان مولا می‌روم

یا زین العابدين

ماییم مست جام تو یا زین العابدين
خانه خراب نام تو یا زين العابدين
هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين
مست علی الدوام تو یا زين العابدين

جانم حسین (ع)

فاطمه مادر علی باباش اصالت را ببین
زادگاهش خانه مولا ولادت را ببین

آمده نورً علی نور و برای دیدنش
جبرییل از آسمان آمد عیادت را ببین

اقرأ..

مُلک و مَلک مُرید و مسلمانِ احمد است
در ذيلِ لطفِ بی حد و احسانِ احمد است

احمد محمّد است و محمّد رسولِ حق
جمع صفات نیز، به عنوانِ احمد است

یا نبی الله

در غار حرا سینجلی می‌گویند
از نور نبی و از ولی می‌گویند
تثلیث مسیحیان شکست و زین بعد
الله محمد و علی می‌گویند

دین

به دستِ دین تو أدیانِ سابق میشود تکمیل

رسیدی تا به ویرانی روَد اصحابِ شوم ِ فیل

بخوان پیغمبرانه! چون که با لحنِ حجاز تو

به واللهِ دو چندان میشود زیباییِ ترتیل

بسمِ اللهِ النّور

آمد بهار و صد بهار آورده با خود
از آسمان بوی نگار آورده با خود

سر چشمه ی فیضِ خدا تاجِ نبوّت
هفت آسمان را رستگار آورده با خود

دکمه بازگشت به بالا