شعر ولادت اهل بيت (ع)

سفره جود و کرم

کیست امشب سفره جودش به پاست
جود گفتم پس جواد ابن‌الرضاست
کیست جزاوجود حق را جلوه‌گر
آنکه حیران مانده از جودش بشر

یا ولی الله

پس کجایند اهل ماه رجب؟
روزه داران جبهه ی تقوا
چاکران قبیله ی ایمان
سینه چاکان مخلص مولا

یا جواد الائمه

ته این کوچه هرکه پشت در است..
به گدایی خویش معتبر است
نه پی نان نه فکر سیم و زر است
او نیازش به یار بیشتر است

یا جواد الائمه (ع)

خبر آمد نشود دست گدا رد امشب
دیدنی گشته کرمخانه ی مشهد امشب
ابتران را روی لب ناله ی ممتد امشب
کوثری آمده با نام محمد امشب

آقای من

روشن تر است این پسر از ماه،صورتش
گردن کشیده ماه خودش هم به رویتش

ماه رجب به ماه عرب چشم دوخته
معلول خیره ست به دقت به علتش

این الرجبیون

هلال ماه رجب مقدمت مبارکباد
دوباره پرتو رویت به شهر ما افتاد

سلام ماه خدا ماه عفو و بخشایش
ز یمن تو شده بیت گلین دل آباد

شبیه نور

شبیه نور؛ بی پایان خصالِ حضرتِ باقر(ع)
قلم شرمنده شد از وصف حالِ حضرتِ باقر(ع)

چه خورشیدانه روشن کرد تکلیف خلایق را
احادیث گوهربار و زلالِ حضرتِ باقر(ع)

ولی الله آمد

پهن شد سفره ی رحمت ، ولی الله آمد
آب و آیینه بیارید شهنشاه آمد
خیره شد چشم فلک ، ماه تر از ماه آمد
اولین مژده ماه رجب از راه آمد

یابن فاطمه(س)

زد باد صبا مژده که ماه رجب امد
از عشق خدا هیبت عالم به تب امد
ان نغمه که مطرب زده از چنگ الهی
چنگ همه عالم به صدا از طرب امد

یا باقرالعلوم

مولای هر سرا تویی یا باقرالعلوم
از نسل هل اتی تویی یا باقرالعلوم

یک جلوه ات به ظاهر و باطن بیانگر است
پیدای هر کجا تویی یا باقرالعلوم

یا باقرالعلوم

پـر از سـتــارهٔ دانــش شـد آسـمــان دلـت
تـمـام علـم نـهـفـتــه‌ســت در مـیــان دلت

به محضر تو همه هسته‌های علم شکافت
خـــرد چـو گــوهــر دریــای بی‌کـران دلت

یا باقرالعلوم

دنیا سیاه بود که نوری بلند شد
خورشید از کرانه ی دوری بلند شد
در بین شهر نغمه‌ی شوری بلند شد
در دشت جهل،سرو شعوری بلند شد

دکمه بازگشت به بالا