شعر شهادت امام جواد (ع)

میان حجره

میان حجره

میان حجره چنان ناله از جفا می زد
که سوز ناله اش ، آتش به ما سوا می زد

به لب ز کینه ی بیگانه هیچ شکوه نداشت
و لیک داد، ز بیداد آشنا می زد

شرار زهر ز یک سو ، لهیب غم یک سوی
به جان و پیکرش آش ، جدا جدا می زد

گذشت کار ز کار و نداشت کار به کس
در آن میانه فقط آب را صدا می زد

صدای ناله ی وی هی ضعیف تر می شد
که پیک مرگ بر او از جنان صلا می زد

برون حجره همه پایکوب و دست افشان
درون حجره یکی بود و دست و پا می زد

ستاده بود و جوادالائمّه جان می داد
ازو بپرس که زخم زبان چرا می زد

حاج علی انسانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا