شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)
باب الجواد
رجب را دوست دارم چون معاد است
قرار عاشقان، باب الجواداست
دری جز این حرم پیدا نکردم
همه جای حرم،باب المراد است
بغل کرده رضا آن زائری را
که زخمی آمده، پای پیاده است
اگرچه دور آقایم شلوغ است
دل او با غلام خانه زاد است
همیشه دیر افتادم به یادش
همیشه حاجتم را زود داده است
خدای بی رضا لطفی ندارد
گدای بی رضا بی اعتقاد است
سرش را فاطمه گیرد به دامن
اگر مشهد کسی جان داد، شاد است
بهار من امیرالمؤمنین است
همان که کارها بی او کساد است
مرا ایوان طلا، ایوان طلا برد
نجف،روزی من هر بامداد است
علی، گر ذاتِ اَلله است حتماً
صفاتش را علی اکبر نماد است
علی،اکبر،حسن،زهرا،حسین آه
کم آوردیم از بسکه زیاد است
عبا از روی شانه راحت افتاد
چه مشکل بوده این تشییع با دست
پسر را روی صحراها کشاندند
پدر را روی زانوها نشاندند
رضا دین پرور