شعر مدح امام حسين (ع)
به گودال خیره است
این قد خمیده ای که به گودال خیره است
مظلومه ی تمام زنان عشیره است
او صاحب مراتب ایمان و غیرت است
اسطوره ی مقاومت و صبرو عفت است
این بانویی که لطمه زنان گریه می کند
همراه او زمین و زمان گریه می کند
قدِّ خم و دو چشم ترش غصه خوردنیست
آثار تاول کف پایش شمردنیت
او با برادری که شکسته چه می کند؟
با پیکری جدا و گسسته چه می کند؟
با این خیال لحظه ی آخر قیام کرد
زینب توسلی به مقام امام کرد
او پاره ی تنش که نه قبلا امام اوست
چون رشته ی ولایت دین در ضمام اوست
دامن گرفت و عزم زیارت نمود و بعد
آمد به شیب مقتل و در این حدود و بعد
هر کس رسید هم خودش را کشید و رفت
آخر سنان نشست و گلویی برید و رفت…….
عبدالحسین مخلص آبادی