بکش تو تیغ وببین چندحنجر آماده است
بکش تو تیغ وببین چندحنجر آماده است
برای چوبه ی چوگان تو سر آماده است
زمین توان تحمل نداشت جلوه کنی
برای محشر روی تو محشر آماده است
برای سجده به محراب طاق ابرویت
هزار جبهه مسلمان و کافر آماده است
کدام نطق توانست از تو دم بزند
برای مدح تو در عرش منبر آماده است
ملازمان تو اطهار وجن وانس وملک
کنار سلطنت شاه,لشکر آماده است
اشاره از تو به سر تاختن به عهده ی ما
همیشه دور و برت سیل نوکر آماده است
ببین که در سر بازار حُسن,شهزاده
چقدر از نبی مصر بهتر آماده است
به جای آب فراتی که قسمتت نشده
ببین که یکصدُده جرعه کوثرآماده است
کریم, ابن کریمی تعجبی هم نیست
گدای دست تو چندین برابر آماده است
هزار بار بمیرم, دوباره زنده شوم,
برای پیشکشی جان دیگر آماده است
برای خادمیِ نو عروس این حجله
هزار مریم و حوا و هاجر آماده است
امامزاده ی نجمه عروسیت محشر
برای خطبه ی عقد تو حیدر آماده است
شاعر : علیرضا وفایی (خیال)