شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)
بگو!بگو! :”بابا”
لخته خون مانده در گلویت علی؟
بی تو دق میکنم گل لیلا
التماس تو میکنم پسرم
علی اکبر! بگو!بگو! :”بابا”
پسرم زیر دست و پا ماندی
اربا اربا شد از درون بدنت
به همین اکتفا نکرد عدو
روی هر نیزه گیر کرده تنت
جلوی خیمه منتظر مانده
روی دوشت رقیه را بنشان
چشم نامحرمان به ما خیره ست
عمه ات را به خیمه برگردان
هر چه مابین نیزه ها گشتم
باز پیدا نمیشوی پسرم
آنقدر پیکر تو پخش شده
در عبا جا نمیشوی پسرم
امیر حسین آکار