شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)
بگو چکار کنم
مرید مادر من قبله مراد شدی
بگو چکار کنم کم شدی زیاد شدی
گرفت بر جگر من شرار سوختنت
کریم من! وَسِعَت کُلِّ شَئ گشته تنت
به صورت تو رسیدم به صورت افتادم
مرا ببین سر پیری به زحمت افتادم
به مسجد تن تو نیزه رفت و آمد کرد
عجیب حال مرا گردن خمت بد کرد
علی سابق من مصطفای حاضر من
کمی تکان بره لبهات را بخاطر من
تو دست و پا که زدی کوفه خنده کرد به من
صدا زدم ولدی کوفه خنده کرد به من
تو سر نداری من از غم تو سرگردان
بلند شو به حرم عمه را برش گردان
سید پوریا هاشمی