دل ما و عنایت دلدار
سر ما خاک مقدم سردار
سر ما هست تشنه ی این دار
کم ندارید میثم تمار
هیبتت هست هیبت کرار
ماه تابان آسمان هادی
حجت الله شیعیان هادی
بهترین اسم در جهان هادی
آن که ما را دهد امان هادی
از عذاب جهنم و از نار
مطلع و مقطع کلام آقا
اول و آخر دعام آقا
صاحب (جامعه) سلام آقا
برده اسمت به احترام آقا
خالق روزگار و لیل و نهار
جلوه ی ذات کبریایی تو
وارث مجمع کسایی تو
کعبه ی بین سامرایی تو
نوه ی حضرت رضایی تو
دست ما را گرفته ای بسیار
مقتدای مطهر عصمت
واجب الاحترام با رفعت
ای علیِ چهارم خلقت
گفته ام من که با همین نیت
بر عقیقم علی کَنَد حجار
به تو دل داده ایم ادرکنا
تشنه ی باده ایم ادرکنا
نوکر ساده ایم ادرکنا
سینه زن زاده ایم ادرکنا
گر از اینجا روم , شوم بیکار
یوسف من به چاه افتادی
گوشه ای بی پناه افتادی
چه به روز سیاه افتادی
تو به تبعیدگاه افتادی
تکیه دادی به شانه ی دیوار
ماه مانده است پشت ابر عدو
یاوری نیست بین شهر عدو
بدنت آب شد ز زجر عدو
نفست را بریده زهر عدو
پاره پاره جگر شدی انگار
سر به بالین غصه بگذاری
خون دل از دو دیده ات جاری
تو کجا و بساط می خواری
چه تشابه به عمه ات داری
روضه ی شام را نکن تکرار
لب جدت به خیزران خورده
در دل طشت سر تکان خورده
دخترش سیلی آن میان خورده
کتک از مرد بد دهان خورده
وای از بزم و وای از آزار
علیرضا وفایی