صدبار قدرش برتر از بیتُ الحرام است
این خانه ای که قبله ی دارُالسّلام است
این آستان , جایی ست که حتّی کنــیزش
در خلوت خود با ملائک هم کلام است
عرش است صحن خانه ای که قنبرش هم
صاحبْ دل و صاحبْ دم و صاحبْ مقام است
هر گوشه اش دارد نشـان از حق تعالیٰ
این خانه اصـلاً بیت آیـات عِظام است
هرکس درِ این خانه را بوسید و رد شد
در سِلک اهل دل سزایش احترام است
از دیدِ شخصی مثل سلمان,بی طهارت
حتّی به دیوارش نظر کردن حرام است
خلقت فدای نام بانویی که بیتــش
دارُ الامان,دارُ الکرم,دارُ الاِمام است
از بس برآورده شده حاجت به دستش
او دور تا دورش همیشه ازدحام است
هرکس که چشمش را به روی خِیر او بست
در, بی مرامی شُهره بین خاص و عام است
ذکر مصیبت می کنم,یک جمله کافی ست
این صحنه ی پُر درد , پایان کلام است
قنفذ, غلاف آهنینش را که برداشت
با نیشخندی گفت:او کارش تمام است
محمد قاسمی