شعر شهادت امام كاظم (ع)
سالها کنج قفس
سالها کنج قفس تنها و بی غمخوار بودم
لحظه ها را می شمردم در غم دیدار بودم
هر سحر با ضربه ی سیلی نمودم روزه آغاز
زیر آماج لگد در لحظه ی افطار بودم
گرچه زندان بان مرا میزد به نامردی ولیکن
من برای عفو او در ذکر یا غفار بودم
من زکیه سیرتم زهرا تبارم زینبی ام
گاه یاد شام و گه یاد در و دیوار بودم
چونکه می بردند نامردان به سوی چار میخم
یاد بند گردن مولا و آن مسمار بودم
چونکه می افتاد دندانی ز من از دست سنگینی
یاد چوب خیزران و کوفه بدکار بودم
فاصله افتاده بین استخوانهای نحیفم
یاد غمهای سه ساله بسکه در آزار بودم
تا که می خندید دشمن بر شکسته حرمتم
یاد سرگردانی زینب سربازار بودم
محمود ژولیده
بسم الله الرحمن الرحیم
×××××××××××××
پیشاپیش شهادت امام کاظم (علیه السلام) را خدمت امام زمان(عج) و شما تسلیت عرض می کنم …
×××××××
کن روان اشک غم ای شیعه به دامان امروز
تسلیت ده به شهنشاه خراسان امروز
کشته شد موسی بن جعفر ز جفای هارون
زیر زنجیر بلا، گوشه ی زندان امروز
××××××××××××××××××
یا حضرت معصومه، ای یادگار زهرا
بزم عزا به پا کن امشب برای بابا
ای شیعیان بیارید عطر و گلاب و قرآن
موسی بن جعفر آزاد، گردد ز کنج زندان
×××××××××××××××××××××
یا علی مدد
×××××××
التماس دعا
سلام علیکم
بنده هم محضر حضرت مهدی عج و همه محبان مولا و شما دوست عزیز تسلیت عرض میکنم….. انشاالله کربلا
یا علی مدد