شعر شهادت حضرت زهرا (س)

بچه های فاطمه

همدست شد مسمار با دیوار ، با در
در بین دود و شعله گیر افتاد ، مادر

حال و هوای خانه یکباره عوض شد
افتاد روی مادر ما بی هوا در

باید بسوزد در هوای شمع اما…
این بار سوزانده پر پروانه را در

در پیشِ رو زهرا نبود ؟ ای بی حیا میخ
در پشت سر زهرا نبود ؟ ای بی حیا در

از آن زمان که مادر ما را زمین زد
ما بچه های فاطمه قهریم با در

از پا درآوردند آخر مرتضی را
دیوار، آتش، کوچه و همسایه ها، در

مسمار شد سر نیزه و تیر سه شعبه
در کربلا باقی چوبش شد عصا در

در کربلا زینب گلی گم کرده بود و
می گشت در گودال دنبال برادر

گروه شعر یا مظلوم

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا