شعر مدح و مرثیه حضرت خدیجه (س)

یار نام ‌آشنای پیغمبر
همسر با وفای پیغمبر

ای درود و سلام جانب تو
مستقیم ازخدای پیغمبر

ای دعایت بقای دین نبی
مستحق دعای پیغمبر

همه جا یاور نبی بودی
ای همیشه عصای پیغمبر

مادرمؤمنین تویی تنها
ای عزیز سرای پیغمبر

مادر مادر رسول خدا
سند ادعای پیغمبر

مادرفاطمه شدن کم نیست
ای عیار طلای پیغمبر

بین دیگر زنان بیت نبی
تویی تنها برای پیغمبر

هیچ کس چون خدیجه بهرم نیست
بوده هر جا نوای پیغمبر

بوده بین زنان بیت که شد
باعث گریه های پیغمبر

تو ولی با متانت و ادبت
خیزی از جا به پای پیغمبر

دیگران با زبان محب نبی
تو ولی , مبتلای پیغمبر

بیشتر از تمام نسوانش
داشتی تو هوای پیغمبر

تیغ حیدر و ثروت تو شده
سهمی از اعتلای پیغمبر

با همه ثروتت به قوم خودت
گفته ای من, گدای پیغمبر

قبل هر غزوه بادعای خودت
نگران در قفای پیغمبر

بعد هر جنگ هم که می‌آمد
می شدی تو شفای پیغمبر

بعدِ خاکستر یهودی‌ ها
می‌تکاندی رَادای پیغمبر

لحظه احتضارت ای بانو
چه گرفته صدای پیغمبر

سال هجرانت ای حبیبه حق
سال حزن و عزای پیغمبر

در وصیت به فاطمه گفتی
کفنت شد عبای پیغمبر

ریخت در بین قبر از رُخسار
بر کفن اشکهای پیغمبر

جان به قربان بی‌کفن نوه ات
نوه کربلای پیغمبر

بوریا و حصیر جای عبا
کفن بچه های پیغمبر

مهدی انصاری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا