شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)
عطر گل یاس
افتاد از زانو و تاب و تب٬ دلش سوخت
از اینکه زهرا(س) رفت جان بر لب٬ دلش سوخت
سجّاده اش پُر بود از عطر گل یاس
یادِ نمازش در نمازِشب دلش سوخت
گریه کنِ پایِ کمیلش بود زهرا(س)
رفت و علی(ع) در نالهٔ «یارب» دلش سوخت
سر را به زانو داشت و با یادِ کوچه
می سوخت روز و شب حسن(ع) در تب٬ دلش سوخت
پشتِ سرش خندید در کوچه مغیره
از خندهٔ نامردِ لامذهب دلش سوخت
از داغِ هجده ساله… تشییع ِ شبانه
با چاه میگفت و از این مطلب دلش سوخت
«در» را عوض کرد و تنِ دیوار را شُست
یکبار نه! صد بار نه! اغلب دلش سوخت
شب تا سحر از بیقراریِ حسین(ع) و
از هق هقِ آهستهٔ زینب(س) دلش سوخت
بیتابِ عاشورا و داغ ِ کربلا شد
از شام و تشت و خیزران و لب٬ دلش سوخت!
مرضیه عاطفی سمنان