شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)
علی اکبرم
برای روضه ی اکبر بیار امشب دل زارو
باید حتما پدر باشی بفهمی حال آقارو
نخ تسبیح و بازش کن میونجمعیت بنداز
صدا کن پیرمردی رو بگو جمعش کن اینارو
نمیشه جمع و جورش کرد تنی که اربا اربا شه
باید سرهم کنیش آروم بذاری پیش سر.. پارو!
شکاف پهلوشو تا دید به یاد میخ در افتاد
حسین بالا سر اکبر دوباره دید زهرارو
پاشو تا معجرم باشه نذار موهام پریشون شه
داره زینب با این حرفا به هم میریزه دنیارو
جوونای بنی هاشم کمک کار حسین بودن
چجوری یه جوون مرده بگرده کل صحرارو؟!
یکی روی عبا میرفت یکی زیر عبا میرفت
پسر تشییع شد حالا ببین تشییع بابارو
تمام صورتش زخمه تمام صورتش کنده ست
یکی پاشه توی خیمه بگیره دست لیلارو
سید پوریا هاشمی