شعر شهادت اميرالمومنين (ع)
علی را کشتند
تا که از تیغ شرر بار علی را کشتند
هاتفی زد به فلک جار علی را کشتند
لرزه بر پیکر ارکان هدایت افتاد
ناله زد گنبد دوار علی را کشتند
گاه با طعنه گهی زخم زبان گه دشنام
به یکی روز دو صدبار علی را کشتند
بعد زهرا دل او خانه درد و غم بود
باغم و غصه بسیار علی را کشتند
مسجد کوفه نشد قتلگه شیر خدا
که میان در ودیوار علی را کشتند
در همان روز که در کوچه زدند زهرا را
به خدا حیدر کرار علی را کشتند
ابن ملجم نبود قاتل حیدر,به خدا
قنفذ و ثانی خونخوار علی را کشتند
با غلافی که سیه بازوی زهرا کردند
با همان ضربه مسمار علی راکشتند
حسین میرزایی