شعر شهادت حضرت رقيه (س)

غصه‌ی دوری

می‌شود غصه‌ی دوری تو سر دیر به دیر
سر به ما می‌زنی ای سر چه قدر دیر به دیر

غیر رأس پدر و رأس عمو در یک قاب
می‌رسند آه به هم شمس و قمر دیر به دیر

پدری که نگران است برایش دختر
باید اصلا برود هم به سفر دیر به دیر

تو ولی از سفرت دیر که برگشتی هیچ؛
باد هم از سرت آورد خبر دیر به دیر

زود پژمرده شود گونه‌ی دختر بچه
برسد از پدرش بوسه اگر دیر به دیر

طعم آن بوسه‌ی آخر به لبم مانده ولی
حل شود در لب خشکیده شکر دیر به دیر

این چه وضعی است؟ برای من دختر زشت است
بخورد شانه اگر موی پدر دیر به دیر

 مهدی رحیمی زمستان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا