فابک للحسین
مُهر کرده روی قلب ما خدا اسم تو را
از همان اول بلد بودیم ما اسم تو را
هر زمان در کارمان گیر و گره افتاده است
یا ابوفاضل مدد گفتیم یا اسم تو را
رزق و روزی همه ایل و تبارش می رسد
می بَرد هر لحظه، هر ساعت گدا اسم تو را
راهمان کوتاه شد، درها به رومان باز
هر زمان گفتیم بعد از ربّنا اسم تو را
آن زمانی توبه ی آدم قبول افتاد که
در میان گریه هایش زد صدا اسم تو را
پا به پای گریه کن ها خواهرت هم گریه کرد
کربلا شد هر کجا بردیم تا اسم تو را
ای فدای آن شهیدی که کنار علقمه
بعدِ یا زهرا صدا زد ابتدا اسم تو را
خوش به حال زائر صاحب دلی که می شنید
از در و دیوارهای کربلا اسم تو را
هر شب آوردیم به دستور”فابک للحسین”،
دست کم بین گریز روضه ها اسم تو را
بارهای بار در متن مقرّم دیده ام
پاره پاره قطعه قطعه زیر پا اسم تو را
حا و سین و یا و نونَ ت نامرتب شد حسین
پس مرتّب گریه کردم هر هجا اسم تو را
قسمتش یا کعب نی میشد وَ یا سیلیِ زجر
دخترت می بُرد آقا، هر کجا اسم تو را
وحید محمدی